به بهانه اولین سالگرد سیدضیاءالدین دری| چرا تلویزیون قدردان سرمایه‌های خود نیست؟-راهبرد معاصر

به بهانه اولین سالگرد سیدضیاءالدین دری| چرا تلویزیون قدردان سرمایه‌های خود نیست؟

سرمایه گرانسنگی است وجود چنین کارگردانان متعهدی که فراتر از پول و مادیات، کار تأثیرگذارملی برایشان اهمیت بیشتری داشت.
تاریخ انتشار: ۱۹:۴۳ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - 2019 September 01
کد خبر: ۲۱۰۰۲

به گزارش راهبرد معاصر ، یکی از مشکلات اصلی صداوسیما حمایت از تجارب اصیل و اندیشه‌های بزرگانش است. رسانه‌ملی در دهه اخیر با چالش بزرگ حفظ مخاطب روبرو بوده است؛ حالا چرا به اینجا رسیده؟ چون کاربلدها و حرفه‌ای‌ها را فراموش کرده و از بزرگان مرحومش نیز یادی نمی‌کند. هنرمندانی چون سیدضیاءالدین دری که یک سال پیش از میان ما رفت. او اندیشه و تعالی در فرهنگ و هنر را توأمان جلوی دوربین می‌برد؛ وقتی به مقوله استعمار انگلیس می‌رسید تعارفات را کنار می‌گذاشت و به قول دوستانش اذیت و آزارهای مدیران صداوسیما را به جان می‌خرید تا مردم «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» ببینند. می‌توانست مثل بسیاری از کارگردانان دیگر عافیت‌طلبی را در دستور کار خودش قرار دهد و کارنامه‌اش، مملوء از سریال‌های آپارتمانی سطحی شود.

 

سال‌های سال است مدیران تلویزیون در روی آنتن از آثار ضیاءالدین دری بهره می‌برند و در قالب گزارش‌هایی اعلام می‌کنند ما چه کردیم و چه سریال‌هایی ساخته شد. اما یادبود، گرامیداشت و کانون توجهات‌شان را به افراد خاصی دادند. در جشنواره جام‌جم تنها یک آیتم تصویری از همه درگذشتگان پخش شد ولی در مقامِ تجلیل، خانواده مرحوم خشایار الوند را بر روی جایگاه آوردند؛ مرحوم الوند هم از نویسندگان برجسته تلویزیون بود و کارهای ماندگاری را عرضه کرد ولی ضیاءالدین دری از دریچه سریال‌سازی با استعمار انگلیس مبارزه کرد.

 

روز گذشته اندک هنرمندان نام‌آشنایی مثل داریوش فرهنگ، داریوش کاردان، ‌قطب‌الدین صادقی، مجید انتظامی، صالح میرزاآقایی، سارا خوئینی‌ها، تینا پاکروان و امیرعلی دانایی در اولین گرامیداشت سیدضیاء شرکت کردند. مراسم یادبودی که هیچ‌کدام از مدیران صداوسیما در آن حضور نداشتند؛ چرا این اتفاق می‌افتد؟

 

این مدیران فقط از محصولات هنرمندان‌شان بهره می‌برند و از حمایت‌های معنوی خبری نیست. خانواده سیدضیاء به کمک‌ مالی و هدیه‌های مادی نیازی ندارند ولی حتماً منتظر حضور مدیران رسانه‌ملی در مراسم گرامیداشت پدرشان هستند؛ پدری که بیشتر از توجه به خانواده‌اش، دغدغه‌اش ساخت کارهای مهم و اثرگذار تلویزیونی بوده است.

 

سناریوهایی که هرکدام فصل مهمی از تاریخ ایران را به نمایش درآوردند. شاید مدیرانِ صداوسیما راهبرد اصلی رسالت‌هایش را فراموش کرده‌اند که از یک کارگردان بلندنظر، فکور و متوجه به اصالت‌ها و اهداف ملی باید حمایت کنند! کارگردانی که در کنار دقت‌نظر و نگارش سناریوهای علمی، آگاهانه جهت‌گیری‌های ملی اسلامی و انقلابی را در دستور کارش قرار می‌داد.

 

سیدضیاءالدین دری می‌توانست کارنامه پُربارتری به لحاظ تعداد فیلم داشته باشد اما به ارزش هنر، فرهیختگی، شاخص‌های انسانی و بشری و از همه مهمتر اصل مبارزه با بیگانه و بیگانه‌پرستی احترام گذاشت. او خودش را حذف کرد و «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» را برای نسل‌ها به یادگار گذاشت. کارهایی که در جریان تولید هم برخی مانع‌تراشی می‌کردند تا ضیاء نتواند دغدغه‌های مبارزه‌گونه‌اش را با استکبار به سرانجام برساند.

 

این پشت پرده مانع‌تراشی‌ها برای آقای کارگردان تا جایی پیش می‌رود که سال‌ها ساخت دو سریال به طول می‌انجامد و اجل مهلت ساخت «سنجرخان» را به ضیاء نمی‌دهد سریالی که می‌توانست برگه زرین دیگری در کارنامه سریال‌سازی صداوسیما به ارمغان آورد.

 

یکی از دغدغه‌های سیدضیاءالدین دری ساخت سریالی در رثای حضرت زینب کبری(س) بود ولی مانع‌تراشی‌ها این بار سمت و سوی دیگری گرفتند و موضوعِ فقدان بودجه را مطرح کردند. آیا واقعاً تلویزیون مشکل بودجه سریالی‌سازی دارد؟ اگر بضاعت پایین مالی در حوزه سریال‌سازی وجود دارد، پس چرا سریال‌های متعدد سطحی و دم‌دستی ساخته می‌شود و آنتن را مملوء از سریال‌های ناراحت‌کننده و آزاردهنده می‌کنند؟! سریال‌هایی که گاهی اوقات با مبالغ 15 تا 18 میلیاردی، جامعه را دچار تشنج و تناقض می‌کند.

 

ناراحتی‌های جسمی سیدضیاء سرمنشأهای قبلی دارد؛ او در تجسم به باور و خلق اثر هنری‌اش می‌رسید، چون واقعاً در عمق وجودش احساس می‌کرد انگلیسی‌ها چه خیانت‌ها و سلطه‌طلبی‌هایی را در تاریخ به جای گذاشته‌اند. در حالیکه برخی سریال‌ طنز هم ساخته شده خیلی دم‌دستی به نکاتی از ظلم و جور انگلیس پرداخته‌اند.درّی با همه وجود جنایت‌ها و سلطه‌طلبی‌های استکبار را در مجموعه‌هایی که برای صداوسیما به یادگار گذاشته به نمایش درآورد و برای مردم هم این تصاویر و هنرنمایی‌ها باورپذیر بود.

 

او در عین ارائه تحریف‌ها و قرائت‌های مختلف تاریخی، تاریخ را روشن و شفاف در اختیار نسل جدید گذاشت. یکی از دشواری‌های فیلمسازان تاریخی، وفاداری به جهت‌گیری‌های دینی، ملی و اسلامی است که این کار سخت را درّی به منصه ظهور رساند. هم وفادار به جهت‌گیری‌های ملی و انقلابی بود و هم مخاطب را درنظر داشت.

 

سرمایه گرانسنگی است وجود چنین کارگردانان متعهدی که فراتر از پول و مادیات، کار تأثیرگذارملی برایشان اهمیت بیشتری داشت. روحیه کاسب‌کارانه‌ای که در عمده سازندگان سریال‌ها، وجود دارد که بر سَرِ چند قسمت سریال درگیر می‌شوند. البته نه از روی دغدغه، چون سریال گویای این موضوع نیست کسی دغدغه ارتقاء اندیشه و آگاهی مردم را داشته است.

 

نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان آن مجموعه می‌کوشیدند تا تلویزیون را متقاعد کنند همه قسمت‌هایش را پخش کند تا در میزان برآورد ضرر نکنند؛ چون هر قسمت روی آنتن برود به پولشان می‌رسند.

ضیاءالدین دری برای کاسبی و پول بیشتری با مدیران مجادله نمی‌کرد، او در راستای نمایش درست اتفاقات تاریخی خصوصاً جنایت‌های انگلیسی‌ها پا پَس نمی‌کشد. چون آنقدر در سینمای جهان، آدرس‌های غلطی به جوامع داده‌اند که بایستی راه و مسیر او پیش برود و ناگفته‌های تاریخ به تصویر کشیده شود تا جوابگوی این همه نشانی‌های متناقض باشد.

 

آیندگان حتماً سیدضیاء را هنرمند خلاق، مبتکر و کارگردانی مولف و آرمان‌خواه خواهند شناخت هرچند مدیران‌مان به نوارِ سرمایه‌سوزی‌ها و فاصله گرفتن از کاربلدها و حرفه‌ای‌ها ادامه دهند. سلبریتی‌ها با فالوورها و رژه‌های فخرگونه‌شان ادعای هنر و هنرمندی دارند ولی امثالِ ضیاء هر لحظه‌شان تولید فرهیختگی می‌کرد.

 

نسل جدید ما به این اندیشه‌ها و آگاهی‌ها نیاز دارد ولی ما قدر سیدضیاءالدین دری‌ها را ندانستیم نویسنده‌ها و کارگردان‌های دیگری در این عرصه قلم‌فرسایی کنند و کاری جلوی دوربین ببرند. امروز در اولویت تلویزیون کارهای ماندگار و بزرگ نیست. به همین‌خاطر از سلبریتی‌ها و بازیگران حتی برای اجرای برنامه‌های تلویزیونی استفاده می‌کند.

 

تلویزیون اگر دنبال کار با کیفیت و آرمان‌خواهانه بود حتماً در برنامه‌سازی و استفاده از مجری هم دقت می‌کرد تا به هرکسی در تلویزیون جمهوری اسلامی تریبون نرسد!

 

مدیران تلویزیون نسبت به حقوق مادی و معنوی امثال مرحوم سیدضیاءالدین دری مسئولند که هم زندگی‌اش را وقف ساخت کارهای تأثیرگذار تلویزیونی کرد اما در حقیقت حقِ مطلب درباره «دری» اداء نشد و یک عده‌ای با دوربین و متعلقاتِ صداوسیما به منافع شخصی و زودگذرشان برسند.

 

شاید موج‌سازی در خصوص سرمایه‌سوزی و حفظ سرمایه به سمت یک عده با مقاصد خاص رفته باشد ولی واقعیت امر این است ضیاءالدین دری یک سرمایه بزرگ برای صداوسیما بوده که حفظ تجارب و استفاده از اندیشه‌هایش برای تلویزیون امروز لازم است.

 

البته که بی‌‌اهمیتی ضیاءالدین دری برای مدیران تلویزیون به امروز و دیروز ختم نمی‌شود. آن‌ روزها که در جریان تولید سریال‌هایش قرار داشت با آن‌ همه سال زحمت، مانع‌تراشی و توقف به دلایل مختلف و از طرفی 10 سال خانه‌نشینی بعد از این کارها، نشان می‌دهد صداوسیما به حرکت افراد اندیشمند و تأثیرگذار بها نمی‌دهد. یادمان نمی‌رود که سیدضیاء چند پروژه مثل «پهلوان خشمگین» و حتی سریال «حضرت زینب کبری(س)» را در اختیار تلویزیون قرار داد اما به او می‌گفتند کار با «درّی» در دستور کار نیست.

 

با این اوصاف جایِ یک بزرگداشت برای تجلیل از مقام این کارگردان در رسانه‌ملی خالیست؛ کما اینکه بایستی در زمان حیات او چنین تجلیلی انجام می‌شد. در وهله بعدی جای تأمل و تعجب دارد چرا بازپخش سریال‌های سیدضیاء آنقدر دچار تعلل می‌شود و در هر بار تکرار هم قسمتی از این سریال‌ها گرفتارِ بُرشِ سانسور می‌شود.

منبع : فارس

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار